☰ |
![]() |

۱۹:۳۰ - ۲۶ فروردین ۱۴۰۴

🖋 محمدحسین روانبخش
مذاکره با آمریکا نه از نظر منطقی مسالهی حیثیتی و ممنوعهای است و نه موضوعی بیسابقه است. سالهاست که اعلام شده ایران بارها و بارها بر سر مسائل عراق و افغانستان با آمریکاییها مذاکره داشته است؛ اما بعضیها با عوامفریبی چنان جلوه میدهند که انگار داستان خلاصه شده در قدم زدن ظریف و جان کری! چون از آن دیدارها نه عکسی بوده و نه انتشار خبری در همان زمان.
راز آنچه این روزها دائم مذاکره را به دو نوع مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میکنتد هم جز این نیست. حالا که دوره و زمانه عوض شده و ترامپی آمده که داستان را زودتر از موعد تعریف کند، باید تغییر آنچه ظاهرا وجود داشت به آنچه باطنا وجود داشت را گام به گام برای مردم گفت.
شاید اگر روزگاری دیگر بود این گامها با فاصلهی زمانی طولانی برداشته میشد؛ اما حالا همانطور که فاصلهی جلسات مذاکره از چندماه به یک هفته رسیده، گامهای توجیه افکار عمومی هم باید تند تند عوض شود. گامهای از تحریم مذاکره به امکان مذاکره، از امکان مذاکره به مذاکرهی غیرمستقیم، از مذاکرهی غیرمستقیم به سلام و علیک دیپلماتیک ساده، از سلام و علیک به مذاکره نیمه مستقیم، همه علیرغم ممانعتها به اطلاع مردم رسیده است؛ و فقط توجیه خودیهای جامانده از سیر تحولاتی مانده که انتظار داشتند آنها زودتر از مردم بدانند تا از رانت اطلاع زودتر خود در بازار استفادهی بهینه کنند!
نکته مهمتر اینکه وقتی سیر تحولات سرعت میگیرد، تابوهایی میشکند که گمان میرفت تا شکستن آنها زمان زیادی باید طی شود. نمونهی اصلیاش همین که در میان حرف و حدیثها از تخلیه ساختمان سفارت آمریکا در تهران سخن گفته میشود. البته معلوم است که هنوز خبری نیست ولی همین که بسیار از آن گفته میشود یعنی دیوار ترک خورده است و آجرهای روی آن دارد میریزد. انتظار مردم هم از آن گذشته است.
نمونهی دیگر اینکه زمانی از سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چینیها حرف زده میشد و حالا از سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری آمریکاییها. بازهم نمیگویم که این حرفها درست است، بلکه تکرار بیش از اندازهی آن را در بین مردم و فضای مجازی، نشانهای از تغییر انتظارات و جو روانی ایجاد شده و شکست یکبارهی تابوهای بیهوده میدانم.
تغییری که درگذشت مهسا امینی در جامعه شکل داد، امروز با اتفاقی دیگر در سیاست خارجی شکل گرفته است؛ و چه به رسمیت شناخته شود و چه نه، راهی گشوده شده که دیگر نمیتوان آن را بست.