گزارش اکونومیست از سیاست خارجی ترکیه و چرخش آن به شرق؛ این اردوغان، دیگر آن اردوغان قدیم نیست

۰۶:۰۲ - ۵ بهمن ۱۴۰۱


یکی از رهبران ترکیه زمانی در یک روزنامه آمریکایی نوشت: «ترکیه در کنار آمریکا، شریک استراتژیک و متحد پنجاه ساله خود، برای صلح و ثبات پایدار در منطقه تلاش خواهد کرد. ما مصمم هستیم که همکاری نزدیک خود را با ایالات متحده حفظ کنیم.» به نظر می رسد این سخنان مربوط به دورانی بسیار دور باشد، اما اینطور نیست. در سال ۲۰۰۳، پارلمان ترکیه درخواست آمریکا برای استفاده از این کشور به عنوان سکوی پرتاب برای حمله به عراق را رد کرده بود و نویسنده که می خواست به متحد خود در ناتو اطمینان دهد، نخست وزیر جدید، رجب طیب اردوغان بود.


نشریه انگلیسی «اکونومیست» نوشت: یکی از رهبران ترکیه زمانی در یک روزنامه آمریکایی نوشت: «ترکیه در کنار آمریکا، شریک استراتژیک و متحد پنجاه ساله خود، برای صلح و ثبات پایدار در منطقه تلاش خواهد کرد. ما مصمم هستیم که همکاری نزدیک خود را با ایالات متحده حفظ کنیم.» به نظر می‌رسد این سخنان مربوط به دورانی بسیار دور باشد، اما اینطور نیست. در سال ۲۰۰۳، پارلمان ترکیه درخواست آمریکا برای استفاده از این کشور به عنوان سکوی پرتاب برای حمله به عراق را رد کرده بود و نویسنده که می‌خواست به متحد خود در ناتو اطمینان دهد، نخست وزیر جدید، رجب طیب اردوغان بود.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: رئیس‌جمهور ترکیه وقتی امروز از آمریکا و غرب صحبت می‌کند، لحن متفاوتی دارد. آقای اردوغان آمریکا را به حمایت از تروریسم با تسلیح پ‌ک‌ک متهم می‌کند که ترکیه آن را دشمن خونی خود می‌داند. برخی از نزدیکان او آمریکا را به دست داشتن در کودتای ۲۰۱۶ مظنون می‌دانند. اتهامات مشابهی علیه اتحادیه اروپا مطرح می‌شود، اتحادیه اروپا که به گفته اردوغان هرگز در مورد تمایلات ترکیه برای عضویت صادقانه نبود، به پناهگاه تروریست‌ها تبدیل شده و به پیشرفت ترکیه حسادت می‌کند.

سیاستمداران تعجب کرده و دیپلمات ها، ترکیه را به ترک اردوگاه غرب متهم می‌کنند. مقامات ترکیه ادعا می‌کنند آن‌ها هستند که رها شده‌اند. ترکیه دیگر خود را نه در حاشیه اروپا یا بخشی از آن منطقه نمی‌بیند، بلکه کشوری با مرکز ثقل خاص خود می‌بیند. عضویت در ناتو بهترین تضمین برای آنهاست. ناتو نیز نمی‌تواند ترکیه را از دست بدهد. اما در آنکارا این حس وجود دارد که «ترکیه جدید» آنقدر قوی هست که بتواند چنین اتحاد‌های قدیمی را نادیده گرفته یا به چالش بکشد، یا اتحاد‌های جدید ایجاد و مستقل عمل کند. ابراهیم کالین، مشاور رئیس جمهور می‌گوید: «ترکیه در تلاش است تا یک سیاست خارجی ۳۶۰ درجه‌ای را اجرا کند. ما نمی‌خواهیم هیچ موضوع یا بازیگر یا منطقه یا کشور خاصی را بر دیگران ترجیح دهیم.»

رهبران غربی با امتناع ترکیه از جانبداری در اوکراین کنار آمده اند

آقای اردوغان حتی در مورد امنیت ملی سازش ناپذیرتر است. او در ماه نوامبر با هشدار درمورد حمله جدید در سوریه، گفت: «نیازی نداریم از کسی اجازه بگیریم و در مقابل کسی پاسخگو نخواهیم بود». سیاست خارجی در ترکیه که زمانی در اختیار ژنرال‌ها و دیپلمات‌های حرفه‌ای بود، به یک موضوع داخلی و بخشی از سیاست‌های هویتی تبدیل شده است. ضربه زدن به غرب محبوب رأی دهندگان مذهبی، ملی گرا‌ها و حتی بسیاری از چپ هاست. این ایده که ترکیه قرار است یک قدرت جهانی باشد نیز همینطور است. اگر به حضور گسترده ترکیه در آفریقا و آسیای مرکزی در دهه گذشته، محبوبیت سریال‌های تلویزیونی آن، موفقیت خطوط هوایی ترکیه و تعداد کشور‌هایی که برای خرید هواپیما‌های بدون سرنشین ترکیه در صف ایستاده اند، نگاه کنید، شاید تصور کنید ترکیه هم اکنون به این خواسته خود رسیده است.

بسیاری از اطرافیان اردوغان معتقدند غرب رو به زوال و نظم بین المللی جدیدی در حال شکل گیری است. گالیپ دالای از اندیشکده چاتم هاوس، می‌گوید که این اعتقاد به یکی از ارکان سیاست خارجی جدید ترکیه تبدیل شده است. یکی از این موارد، رابطه عاشقانه ترکیه با روسیه است. تلاش ترکیه مدرن برای برقراری روابط خوب با روسیه چیز جدیدی نیست. آتاتورک در جنگ خود علیه یونان، به بلشویک‌ها متوسل شد و روسیه هم به او اسلحه، پول و مستشار نظامی داد. حتی در طول جنگ سرد، دولت‌های آنکارا با اتحاد جماهیر شوروی همکاری می‌کردند. مهندسان روسی برخی از بزرگترین کارخانه‌های صنعتی ترکیه را ساختند. این روابط در دولت کنونی قوی‌تر از هر زمان دیگری از زمان تأسیس جمهوری ترکیه است.

ترکیه برای میلیارد‌ها دلار درآمد گردشگری و بیش از ۴۰ درصد از واردات گاز خود به روسیه وابسته است. این دو قدرت منطقه‌ای در قفقاز و لیبی با هم تقابل دارند، اما برای ترکیه، روابط با روسیه بیشترین اهمیت را در سوریه دارد. مناطق حائل ایجاد شده توسط ترکیه در شمال سوریه بدون تایید روسیه امکان پذیر نبود. اگرچه روسیه به دلیل جنگ در اوکراین تضعیف شده است، اما همچنان می‌تواند برای ترکیه در سوریه ویرانی ایجاد کند.

حمله اسد به ادلب با حمایت مسکو می‌تواند صد‌ها هزار پناهجوی جدید را به مرز‌های ترکیه بفرستد. امید‌ها مبنی بر اینکه جنگ در اوکراین باعث شود ترکیه از روسیه فاصله بگیرد، نابجاست. این رابطه از آزمون‌های بزرگ تری جان سالم به در برده است. یکی از آن‌ها ترور سفیر روسیه در ترکیه در سال ۲۰۱۶ بود که هر دو کشور آن را تحریک آمیز خواندند. مورد دیگر در اوایل سال ۲۰۲۰ رخ داد، زمانی که حمله هوایی روسیه در ادلب باعث کشته شدن ۳۴ سرباز ترکیه شد. ترکیه پاسخ داد، اما فقط به نیرو‌های سوری، و هرگز روسیه را مقصر نشناخت. دیمیتر بچف، محقق مدعو در کارنگی اروپا، می‌گوید: «سوریه برای امنیت ترکیه بسیار مهم‌تر است. زمانی که روسیه خودش را وارد آنجا کرد، خطرات ترکیه بسیار بیشتر از هر چیزی بود که در اوکراین اتفاق می‌افتاد.»

مقامات آنکارا می‌گویند روابط خوب با روسیه به ترکیه اجازه می‌دهد تا به عنوان میانجی در اوکراین عمل کند. آقای اردوغان به خوبی کمک کرد تا روسیه محاصره دریایی اوکراین را کاهش دهد و اجازه از سرگیری صادرات غلات از طریق دریا و مذاکره مبادله زندانیان را بدهد. اما میانجی گری ترکیه پوششی برای معاملات تجاری و امتناع از همسویی با تحریم‌های غرب ارائه کرده است. در اوکراین، اردوغان به خاطر دادن پهپاد‌های ناجی کیف و بستن دسترسی کشتی‌های جنگی روسی به دریای سیاه، مورد احترام است. او انتظار دارد در بروکسل و واشنگتن از تلاش هایش تمجید شود. با این حال، در مسکو، او به عنوان دوست ولادیمیر پوتین، تقدیر شده و در داخل ترکیه اعتبار تجارت پر رونق با روسیه را از آن خود کرده است. صادرات به روسیه در سال گذشته به ۷.۶ میلیارد دلار رسید که ۴۵ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ افزایش داشت.

رهبران غربی با امتناع ترکیه از جانبداری از اوکراین کنار آمده اند. نگرانی گسترده‌تر این است که به نظر نمی‌رسد دیدگاه روسیه در طول جنگ تغییر کند. برای بسیاری در اروپا، این تهاجم یک زنگ خطر بود، اما در ترکیه اینطور نیست. آقای کالین می‌گوید: «ما روسیه را یک تهدید نمی‌بینیم. این واقعیت که ما عضو ناتو و بخشی از ائتلاف غربی هستیم مانع از داشتن یک رابطه خوب نمی‌شود.» شاید به استثنای ویکتور اوربان مجارستانی، هیچ کس دیگری در ناتو با این رویکرد موافق نباشد.

یک متحد غیر وفادار

ترکیه برای ناتو مهم است. سربازان ترکیه به ماموریت‌هایی در افغانستان، بالتیک، بوسنی، کوزوو و مقدونیه پیوسته‌اند. در سال ۱۹۵۰، دو سال قبل از پیوستن به این اتحاد، ترکیه ۱۵۰۰۰ سرباز را برای جنگ در کنار سربازان آمریکایی به کره فرستاد. اما اکنون ترکیه مواضع نامناسبی داشته و تهدید می‌کند که از پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو جلوگیری می‌کند. آقای اردوغان می‌خواهد هر دو کشور را برای اخراج مظنونان پ ک ک و حامیان گولن تنبیه کند. ترکیه امیدوار است با تهدید وتو بتواند امتیازاتی را از کنگره آمریکا بگیرد، زیرا اعضای آن تهدید کرده اند که فروش جنگنده‌های جدید F-۱۶ را متوقف خواهند کرد. پس از اینکه اردوغان اقدام به خرید سامانه دفاع هوایی اس-۴۰۰ از روسیه کرد، آمریکا ترکیه را از خرید بمب افکن‌های رادارگریز اف-۳۵ محروم کرد.

ترکیه همچنین یکی از اعضای ناتو را تهدید به حمله کرده است. مناقشه بر سر حقوق دریایی با یونان، که بیشتر برای وکلا و بوروکرات‌ها مناسب است، سیاستمداران و ژنرال‌ها را به خود جلب کرده است. آقای اردوغان اکتبر گذشته هشدار داد: «ممکن است یک شب ناگهان بیاییم. او حتی اشاره کرده است که ترکیه می‌تواند آتن را با موشک‌های بالستیک هدف قرار دهد».

از جنگ در اوکراین گرفته تا جنگ در سوریه و قره باغ، تا روابط با چین، تحریم‌ها علیه ایران، آزادی مطبوعات، حقوق بشر و تروریسم، فهرست مسائلی که ترکیه و متحدان غربی‌اش دیگر رویکرد یکسانی ندارند، طولانی است. پیوند‌های نهادی، از جمله عضویت در ناتو و شورای اروپا، و اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا، دست نخورده‌اند. اما در سیاست‌ها، جدایی مشهود است. ترکیه در سال ۲۰۰۸ خود را با ۸۸ درصد از تصمیمات و بیانیه‌های سیاست خارجی اتحادیه اروپا هماهنگ کرد. تا سال ۲۰۱۶ این سهم به نصف کاهش یافت و به ۴۴ درصد رسید. سال گذشته فقط ۷ درصد بود.

نه آمریکا و نه اتحادیه اروپا استراتژی متقاعدکننده‌ای برای تعامل با ترکیه ارائه نکرده اند. در دوران جو بایدن، آمریکا رویکردی موقتی در پیش گرفته و تنها زمانی وارد عمل می‌شود که ترکیه و یونان در خطر برخورد با یکدیگر باشند، یا زمانی که آقای اردوغان تهاجم جدیدی را در سوریه تدارک ببیند. آقای بایدن در برابر رهبر ترکیه بسیار سردرگم بوده و ظاهراً منتظر انتخابات تابستان است تا بهترین روش برخورد را با او یا جانشینش بیابد. سونر کاگاپتای، از مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن، می‌گوید: «دیدگاه کاخ سفید این است که وقتی با اردوغان درگیر می‌شوید، در نهایت به مشکل خواهید خورد».

روابط اتحادیه اروپا با ترکیه چندین سال است که در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. مذاکرات الحاق ترکیه با اتحادیه اروپا تقریباً به محض شروع آن در سال ۲۰۰۵ رو به نابودی گذاشت. رهبران آلمان و فرانسه که زمانی صرفاً نسبت به ایده عضویت ترکیه بی‌اعتنا بودند، اکنون آشکارا با آن مخالف هستند. تصمیم اتحادیه اروپا برای پذیرش قبرس تقسیم شده در سال ۲۰۰۴ و شکست مذاکرات صلح بین دولت یونانی قبرس جنوبی که در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده با قبرس شمالس تحت اشغال ترکیه، اوضاع را بدتر کرده است. آقای اردوغان که زمانی از اتحاد جزیره حمایت می‌کرد، اکنون طرفدار تجزیه است. بسیاری از قبرسی‌ها نگران هستند که ترکیه در نهایت شمال را ضمیمه کند.

مذاکرات درباره اصلاحات اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا متوقف شده است. ارتقای آن به بخش کشاورزی، تدارکات و خدمات می‌تواند تولید ناخالص داخلی ترکیه را تا ۱.۸ درصد افزایش دهد. اما سقوط ترکیه به سمت خودکامگی و بن بست در قبرس باعث می‌شود سیاستمداران اتحادیه اروپا تمایلی به توافق نداشته باشند. در عوض، این روابط بر قراردادی متمرکز است که بر اساس آن اتحادیه اروپا ۶ میلیارد دلار به ترکیه برای نگه داشتن پناهجویان و مهاجران در کنار دریای اژه پرداخت کرده است. اتحادیه اروپا و ترکیه در بهترین حالت، مذاکرات عضویت آنکارا را صرفا ادامه خواهند داد. این رابطه نیاز به مسیری جایگزین دارد. یک دیپلمات اروپایی ناامیدانه می‌گوید: «ما هیچ دیدگاه استراتژیکی نسبت به ترکیه نداریم».

پیوند ترکیه و غرب به طور فزاینده‌ای به سمت تیرگی می‌رود، اما مطمئناً دوام خواهد آورد. قهرمانان چرخش به شرق «ترکیه جدید» شاید هدفی در ذهن داشته باشند، اما هیچ راهی برای رسیدن به آنجا ندارند. روابط تجاری ترکیه با چین و روسیه در مقایسه با اروپا کمرنگ است. اتحادیه اروپا شریک تجاری اصلی ترکیه و منبع سرمایه گذاری خارجی است، همانطور که آمریکا بزرگترین تامین کننده تسلیحات ترکیه است. سازمان همکاری شانگهای، گروه سست کشور‌های آسیایی به ریاست چین، هند و روسیه که آقای اردوغان قصد دارد به آن بپیوندد، ممکن است محل خوبی برای همدلی با پوتین و بحث در مورد افول غرب باشد. اما جایگزین ضعیفی برای بهبود روابط با غرب است.